اعضای فرقه رجوی با ۳۰۰ فالوور مجازی به درجه سرلشکری می‌رسند!
بقلم‌عیسی آزاده
یکی از تناقضات اصلی اعضای فرقه رجوی در سال ۹۸ این بود اگر ما پیشتاز هستیم، اگر تمام ملت ایران پشت ما هستند، اگر ماکانون شورشی در خاک میهن داریم چرا یک عده انگشت شمار شعار رضا شاه روحت شاد و به نفع سلطنت شعار دادند اما دریغ ازاینکه که در یکی از ۱۷۰ شهر اسمی و پلاکاردی از سازمان بچشم‌نمی خورد
البته این تناقض را باز هم به خود نفرات برگرداندند که همه چیز مهیا بود اما شما عرضه چیدن میوه را نداشتید و برای سرکوب افراد ولاپوشانی این تناقضات خطی و سیاسی یک هوچی گری دیگر راه انداختند تحت عنوان «طلبکاری». آنها بیش از شش ماه افراد راسرگرم مغز شویی جدید تحت عنوان: «طلبکاری خوره مبارزه است»، کردند. در کنار این نشست های شستشوی مغزی همه را سوقدادند به سمت توئیتر و تلگرام که هرکس باید نیروهایش را از داخل ایران شکار کند.
هر روز صبح که کار در اتاق های به شدت کنترل شده اینترنت شروع می شود ابتدا همه باید توئیت های عمو ترامپ را بازنشر کنند وکامنت بنویسند. منظور از عمو ترامپ، رفقای وی نیز هست. جالب تر اینکه متناسب با تعداد فالوورهایی که هر فرد دارد او را فرماندهلشکر یا تیپ و گردان صدا می کنند. این را جدی می گویم؛ فرقه اعلام کرده که همه شما افسرانی هستید که باید نیروهایتان را خودتاناز داخل ایران جمع کرده و سازماندهی کنید.
یعنی الان ارتش آزادی بخش رجوی شده است فالوورهای دنیای مجازی و خنده دارتر اینکه همه هم ارتقا درجه گرفته اند و تا سطحفرمانده لشکر رسیده اند؛ کسانی هم که بیش از ۳۰۰ فالور داشته باشند درجه سرلشکری دارند.
وقتی هم به مرور فالوور ها ریزش می کنند همه زیر حسابرسی قرار می‌گیرند. آنها از زیر زمین خانه های خالی در آلبانی و یا از کوه هاو دره های تیرانا تصویر گرفته و با فتوشاپ به عنوان کانون شورشی در ایران قالب می کنند
یک نکته دیگر هم لازم می دانم اینجا برای دوستان تعریف کنم.
من در ستاد آموزش بودم و در اشرف تدریس هم می کردم. یک روز مژگان پارسایی، تیم ما که مسئول تدوین دروس تاکتیکی بود را صداکرد و در رابطه با یک بازی جنگی توضیحاتی داد. نام این بازی فلش پوینت بود و اگر یک کامپیوتر قوی را سرور می کردی تا پنجاهکامپیوتر به آن جوین می شدند. خلاصه اینکه ما نسبت به این برنامه مسلط شدیم و کار اول سازمان بازی با این برنامه شد.
بعد از سه ماه که نفرات به این بازی مسلط شدند، سازمان یک هیات عالی رتبه شامل پنج ژنرال و تعدادی سرهنگ عراقی را دعوت کرد ویک مانور یک ساعته کامپیوتری برگزار نمود. در نهایت هم چون نفراتی که به عنوان دشمن بودند سلاح هایشان پیشرفته تر بود همه را لت و پار کردند و مانور تمام شد
آنها پس از پایان برنامه گفتند سرگرمی خوبی بود واقعا برای بچه ها در فراغت یک تفریح است. با شنیدن این جمله انگار روی تماممسئولین از صدر تا ذیل یک سطل آب یخ ریخته باشند همه هاج و واج به هم نگاه می کردند؛ ما می خواستیم توانایی رزمی مان را نشاندهیم آنها گفتند سرگرمی خوبی است.
داستان اکانت های جعلی و فرمانده لشکر مجازی هم سرگرمی خوبی است. بیش از چهار دهه است که این فرقه با خزیدن در شکافقدرت های خارجی و هم اکنون سرویس های اطلاعاتی از اعضای خود استفاده ابزاری می کند.
البته این تناقض را باز هم به خود نفرات برگرداندند که همه چیز مهیا بود اما شما عرضه چیدن میوه را نداشتید و برای سرکوب افراد ولاپوشانی این تناقضات خطی و سیاسی یک هوچی گری دیگر راه انداختند تحت عنوان «طلبکاری». آنها بیش از شش ماه افراد راسرگرم مغز شویی جدید تحت عنوان: «طلبکاری خوره مبارزه است»، کردند. در کنار این نشست های شستشوی مغزی همه را سوقدادند به سمت توئیتر و تلگرام که هرکس باید نیروهایش را از داخل ایران شکار کند.
هر روز صبح که کار در اتاق های به شدت کنترل شده اینترنت شروع می شود ابتدا همه باید توئیت های عمو ترامپ را بازنشر کنند وکامنت بنویسند. منظور از عمو ترامپ، رفقای وی نیز هست. جالب تر اینکه متناسب با تعداد فالوورهایی که هر فرد دارد او را فرماندهلشکر یا تیپ و گردان صدا می کنند. این را جدی می گویم؛ فرقه اعلام کرده که همه شما افسرانی هستید که باید نیروهایتان را خودتاناز داخل ایران جمع کرده و سازماندهی کنید.
یعنی الان ارتش آزادی بخش رجوی شده است فالوورهای دنیای مجازی و خنده دارتر اینکه همه هم ارتقا درجه گرفته اند و تا سطحفرمانده لشکر رسیده اند؛ کسانی هم که بیش از ۳۰۰ فالور داشته باشند درجه سرلشکری دارند.



وقتی هم به مرور فالوور ها ریزش می کنند همه زیر حسابرسی قرار می‌گیرند. آنها از زیر زمین خانه های خالی در آلبانی و یا از کوه هاو دره های تیرانا تصویر گرفته و با فتوشاپ به عنوان کانون شورشی در ایران قالب می کنند.



یک نکته دیگر هم لازم می دانم اینجا برای دوستان تعریف کنم.



من در ستاد آموزش بودم و در اشرف تدریس هم می کردم. یک روز مژگان پارسایی، تیم ما که مسئول تدوین دروس تاکتیکی بود را صداکرد و در رابطه با یک بازی جنگی توضیحاتی داد. نام این بازی فلش پوینت بود و اگر یک کامپیوتر قوی را سرور می کردی تا پنجاهکامپیوتر به آن جوین می شدند. خلاصه اینکه ما نسبت به این برنامه مسلط شدیم و کار اول سازمان بازی با این برنامه شد.



بعد از سه ماه که نفرات به این بازی مسلط شدند، سازمان یک هیات عالی رتبه شامل پنج ژنرال و تعدادی سرهنگ عراقی را دعوت کرد ویک مانور یک ساعته کامپیوتری برگزار نمود. در نهایت هم چون نفراتی که به عنوان دشمن بودند سلاح هایشان پیشرفته تر بود همه را لتو پار کردند و مانور تمام شد.



آخرهای برنامه یکی از این ژنرال ها آمد سراغ من گفت می شود یک عدد از این سی دی ها را به من بدهید برای پسرم ببرم. گفتم حتما و۱۰ عدد از آن سی دی ها را به همه شان دادیم.



آنها پس از پایان برنامه گفتند سرگرمی خوبی بود واقعا برای بچه ها در فراغت یک تفریح است. با شنیدن این جمله انگار روی تماممسئولین از صدر تا ذیل یک سطل آب یخ ریخته باشند همه هاج و واج به هم نگاه می کردند؛ ما می خواستیم توانایی رزمی مان را نشاندهیم آنها گفتند سرگرمی خوبی است.



داستان اکانت های جعلی و فرمانده لشکر مجازی هم سرگرمی خوبی است. بیش از چهار دهه است که این فرقه با خزیدن در شکافقدرت های خارجی و هم اکنون سرویس های اطلاعاتی از اعضای خود استفاده ابزاری می کند.