بیان حقایق درون فرقه رجوی یک وظیفه ملی

در شرایط فعلی جریان های مختلفی فرقه رجوی را نفد و انرا افشا می کنند .

  • یکم افرادی که هیچ گاه در مناسبات فرقه رجوی نبوده اند
  • دوم افرادیکه که سالیان طولانی با تک تک سلول هایشان درد و رنج ها را در فرقه رجوی لمس کرده اند و قربانی این فرقه هستند در میان این دو جریان بیرونی و درونی یعنی جریانات داخل مجاهدین و خارج از مجاهدین کسانیکه در داخل مجاهدین بوده اند و جدا شده اند نوشته و اضهار نظر های انها سند است در هر دادگاهی شهود لازم دارد شهود یعنی کسانیکه در صحنه بودند و خودشان دیده اند وقتی سندی نباشد شاهد خودش یک سند می شود و اظهارات شهود یک سند خودشان در صحنه بودند و گواهی میدهند انهم نه یک نفر بلکه صدها نفر.. در دادگاه شاهدی که اعلام کند من شنیدم فلانی می گفت این موارد را دادگاه قبول نمی کندیا مثلا در یک تونلی افرادی گرفتار شده اند هیچکسی از وضعیت انها خبر ندارد یک نفر از انها که توانست خودش را نجات دهد خبرنگار سر اون میریزندچون حرف های ان فرد سند است. هیچ کس از او نمی خواهد و توقع ندارد که او در آن لحظات مثلا در مورد گرانی و وضعیت اقتصادی کشور نظر بدهد بلکه همه از او می خواهند که در مورد افراد گرفتار در تونل صحبت کند و وضعیت آنها را بگوید.بنابراین در مورد سازمان مجاهدین هم درست ترین و واقعی ترین و مستندترین گواهی و بیان و اظهار نظر را باید از کسانی که عمرشان را در داخل این تشکیلات گذرانده و بعد از سالهای طولانی حتی برخی بعد از سی سال از این سازمان بیرون آمده اند شنید و پذیرفت. هیچ دلیلی ندارد ما جداشدگان برخلاف واقع صحبت کنیم. ما آنچه را که سالها در داخل سازمان دیده و با پوست و گوشتمان لمس کرده ایم می گوییم و گواهی می دهیم. ما صحنه هایی را دیده و صحبتهایی را از بالاترین رهبران مجاهدین شنیده ایم که هرگز به بیرون درز نکرده و انتشار نیافته است. زیرا هر فرد بیرونی فقط از نوشته ها و ا نتشارات خود سازمان سند می آورد در حالیکه ما مواردی را شاهد بوده و خوانده یا گوش داده ایم و در نشستهایی از رهبری سازمان حضور داشته ایم و در وقایع و ماجرایی به طور مستقیم و شخصا حضور داشته ایم و شرکت کرده ایم که هرگز بیرونی نشده اند و سازمان آنها را انتشار نداده است.برخی به ما ایراد می گیرند یا انتقاد می کنند که چرا شما همه اش به مجاهدین می پردازید و از دردهای جامعه ایران و کارهای رژیم ایران صحبت نمی کنید. این در حالیست ما تمام عمر جوانی مان را با همه هست و نیست و خانواده مان آن هم شبانه روزی و تمام وقت بدون هیچ مزد و حقوق و بدون هیچ خانواده و زندگی شخصی به نیت مبارزه با رژیم ایران و برای نجات مردم ایران و آوردن آزادی و برابری برای جامعه مان گذرانده ایم و هیچکس و هیچ گروهی از میان مبارزان برای آزادی و رهایی مردم ایران اندازه ما بها نپرداخته اند. مسآله ای که ما مطرح می کنیم رهبری این مبارزه است ما آمدیم بگوییم که کارهای این رهبری و این سازمان یعنی در درجه اول شخص مسعود رجوی برخلاف آرمان و نیت صادقانه ما اعضای داخل آن سوء استفاده از این امید و اعتماد ما بوده و نه تنها در خدمت مردم و رهایی آنها نبوده بلکه عملا و در حاصل و نتیجه دقیقا به سود دشمنان این مردم یعنی رژیم ایران بوده است. ولی اکنون که از آن دستگاه و تشکیلات رجوی بیرون آمده ایم مهمترین وظیفه و مسئولیت خودمان را بیان واقعیتهایی است که فقط ما از آنها مطلع بوده ایم و باید مردممان را از آنها مطلع کنیم زیرا همیشه مردم برای رهبری این سازمان نامحرم بوده اند و ما باید این تجارب و مشاهدات خودمان را که به بهای از دست دادن تمام عمر جوانی مان به دست آورده ایم در اختیار مردم ایران وبویژه الیت آنان یعنی جامعه سیاسی و جریانات فعال عرصه سیاست و مبارزه ایرانی و نیروهای اپوزیسیون ایران قرار بدهیم.
  • عیسی آزاده 16 ژوئن 2023