ایستگاه قطار مرگ در اردوگاه مانز رجوی: مرگ‌هایی که نتیجه سرکوب و بی‌رحمی است

در دل اردوگاه مانز در آلبانی، جایی که اعضای تشکیلات رجوی در شرایطی طاقت‌فرسا و بی‌رحمانه زندگی می‌کنند، هر هفته خبر مرگ یکی از اعضای این تشکیلات به‌طور عادی منتشر می‌شود. این مرگ‌ها که غالباً به‌عنوان سکته قلبی اعلام می‌شوند، در حالی رخ می‌دهند که هیچ‌کس نمی‌پرسد چرا تعداد مرگ‌ها این‌قدر زیاد و غیرطبیعی است؟

آیا فشارهای روانی، جسمی و شرایط غیرانسانی اردوگاه‌ها نمی‌توانند عامل اصلی این بحران باشند؟

مسعود رجوی، سرکرده این تشکیلات تروریستی، که خود را "رهبر" می‌داند، بدون هیچ‌گونه وجدان یا دلسوزی، مسئول تمامی این مرگ‌هاست.

هر یک از این جان‌ها، قربانی ایدئولوژی سرکوبگرانه‌ای شده‌اند که او به‌زور بر اعضایش تحمیل کرده است. در این اردوگاه، هیچ‌گونه فضای انسانی وجود ندارد، تنها دنیایی پر از تنهایی، اضطراب، و فشار بی‌پایان که باعث می‌شود انسان‌ها در برابر شرایط طاقت‌فرسا دچار شکست روحی و جسمی شوند.

مرگ‌های پیاپی این افراد، که بسیاری از آن‌ها در سنین میانه سال چیزی جز نتیجه‌ فشارهای غیرانسانی و سرکوبگرانه توسط مریم قجر عضدانلو و شخص رجوی خائن نیست. او که اعضای نگونبخت را به‌عنوان "ابزار" می‌بیند، هیچ ارزشی برای زندگی انسان‌ها قائل نیست و تنها هدفش .نوکری فاشسیت ترین حکومت ها و سازمان های جاسوسی است که به حیات خفیف و خائنانه اش ادامه دهد

. سکته‌های قلبی که در این اردوگاه‌ها به‌عنوان علت مرگ اعلام می‌شود، در حقیقت علامت‌هایی از نابودی روح و جسم انسان‌هاست که تحت فشار شدید روحی و جسمی قرار دارند.

چرا سکته‌های قلبی در میان اعضای فرقه رجوی تا این اندازه رایج شده است؟ آیا این‌ها فقط تصادف است یا نشانه‌ای از شرایط طاقت‌فرسا و خفقانی است که رجوی به‌عنوان سرکرده نفاق، به‌طور عمدی در اردوگاه‌ها برقرار کرده است؟ چرا هیچ‌گونه رسیدگی پزشکی به‌طور صحیح در این اردوگاه‌ها وجود ندارد؟ چرا هیچ‌کس برای این مرگ‌ها پاسخگو نیست؟

رجوی مسئول مستقیم این فاجعه است. او به‌جای آن‌که زندگی انسان‌ها را محترم بشمارد، از آن‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای پیشبرد اهداف کثیف ووطنفروشانه خود استفاده کرده است. اردوگاه‌های او، که باید مکانی برای درمان و بازیابی باشند، به گورستان‌هایی تبدیل شده‌اند که در آن‌ها انسان‌ها به‌طور تدریجی کشته می‌شوند؛ نه به‌بوسیله گلوله یا مواد سمی، بلکه به‌دست سرکوب‌های روحی، جسمی، و روانی.

این مرگ‌ها باید به‌عنوان یک فریاد بلند علیه بی‌رحمی و بی‌انصافی رجوی و همسر جنایتکارش مریم قجر عضدانلو شنیده شود. در برابر این فجایع، سکوت پذیرفتنی نیست. آن‌چه که در اردوگاه‌های سازمان موسوم به مجاهدین خلق اتفاق می‌افتد، یک جنایت علیه بشریت است و باید صدای اعتراض جهانی علیه آن بلند شود. مریم قجر عضدانلو و شخص رجوی باید به‌خاطر این مرگ‌های بی‌گناه پاسخگو باشند. هیچ توجیهی برای مرگ این انسان‌ها وجود ندارد، و در نهایت، تنها کسی که مسئول این قتل‌عام‌های پنهانی است، خود اوست.

بقلم عیسی آزاده