دخالت‌های فرانسه در ایران و ماجرای پناه دادن به کوتوله سیاسی مسعود رجوی

۱. پیشینه تاریخی دخالت‌های فرانسه در ایران

روابط ایران و فرانسه از دوره قاجار تا امروز فراز و نشیب‌های فراوانی داشته است. در دوران معاصر، فرانسه همواره کوشیده است در تحولات خاورمیانه نقشی فراتر از وزن واقعی خود ایفا کند. در دهه ۱۳۵۰، با وجود روابط اقتصادی گسترده میان دو کشور ـ به‌ویژه در حوزه‌های انرژی و هسته‌ای ـ پاریس نگاه ابزاری به ایران داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، سیاست دوگانه و مداخله‌جویانه‌ای را در قبال نظام نوپای جمهوری اسلامی در پیش گرفت.

در سال‌های نخست پس از انقلاب، فرانسه عملاً به مأمن و پناهگاه گروهک‌های تروریستی ضدایرانی تبدیل شد؛ از گروه‌های تجزیه‌طلب گرفته تا سازمان‌های مسلحی چون منافقین (مجاهدین خلق). در دهه‌های بعد نیز پاریس با بهره‌برداری سیاسی از این گروه‌ها، آن‌ها را به ابزاری برای فشار بر تهران در مذاکرات و بحران‌های منطقه‌ای بدل کرد.

۲. پناه دادن به تشکیلات تروریستی منافقین

مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین، در سال ۱۳۵۹ به‌صورت قاچاق از مرز شرقی کشور به پاکستان گریخت و از آنجا با کمک سرویس اطلاعاتی فرانسه، با پاسپورت جعلی و نام مستعار وارد خاک فرانسه شد. طبق گزارش‌های اطلاعاتی، او حتی پیش از سال ۱۳۶۰ دوبار به‌طور محرمانه به فرانسه سفر کرده بود.

دستگاه امنیتی فرانسه به رجوی وعده داد که در صورت وقوع شورش و کودتا برای سرنگونی جمهوری اسلامی از او حمایت خواهد کرد و مکانی در شمال پاریس برای استقرار مرکز فرماندهی‌اش فراهم ساخت. این همکاری، نقطه آغاز رابطه‌ای پنهان میان سرویس‌های فرانسوی و تشکیلات رجوی بود.

پس از شکست شورش‌ها و موج ترورهای کور در ایران، منافقین با ربودن یک فروند هواپیمای سوخت‌رسان نیروی هوایی جمهوری اسلامی، رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر را از کشور خارج کردند. این پرواز غیرقانونی در ۷ مرداد ۱۳۶۰ در پاریس فرود آمد و دولت فرانسه بلافاصله به رجوی پناهندگی سیاسی داد.

چندی بعد نیز هواپیمای مسافربری ۷۰۷ ایران‌ایر توسط یک هسته تروریستی وابسته به منافقین ربوده و به فرانسه منتقل شد. مقامات فرانسوی، برخلاف قوانین بین‌المللی، اجازه دادند این هواپیما در فرودگاه نظامی اورلی به زمین بنشیند و تروریست‌ها بدون مجازات آزادانه فعالیت خود را ادامه دهند. این رفتار آشکارا نشان داد که پاریس در چارچوب رقابت‌های ژئوپلیتیکی خود، از تروریسم ضدایرانی به‌عنوان ابزار فشار بهره می‌برد.

۳. دوران اقامت رجوی در پاریس (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵)

پس از انهدام مراکز فرماندهی منافقین در داخل ایران، تشکیلات این گروه به‌کلی متلاشی شد. با این حال، دولت فرانسه با اعطای پناهندگی رسمی، زمینه بازسازی آن را در اروپا فراهم کرد. رجوی با حمایت مالی و امنیتی پاریس، مقر فرماندهی خود را در حومه پاریس (اورسوراوآز) بنا نهاد و از آنجا فعالیت‌های تبلیغاتی، جاسوسی و عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی را هدایت می‌کرد.

حفاظت مقر رجوی و ترددات انرا ژاندامری والدوواز بر عهده داشت . علاوه بر این رجوی و سران ستادی این گزوهک دارای پاسپورت های متعدد با اسامی مستعار از فرانسه و کشور های اروپایی برخوردار بودند. بر اساس صحبت های مهدی ابریشمچی سران تشکیلات بصورت هفتگی با سازمان اطلاعات فرانسه نشست داشتند و در این نشست ها در خواست های طرفین بررسی می شد و سازمان اطلاعات فرانسهDST وظایف و ماموریت های جاسوسی تشکیلات رجوی را مشخص می کرد.

گزارش پلیس فرانسه در سال ۲۰۰۳ نشان می‌دهد در مقر سازمان در حومه پاریس بیش از ۴۰۰ خط تلفن ثابت فعال بوده که برای تماس‌های بین‌المللی، تخلیه تلفنی و هدایت تیم‌های تروریستی استفاده می‌شده است. در این سال‌ها، فرانسه با سکوت و حمایت غیرمستقیم خود، به منافقین اجازه داد تا آزادانه علیه ایران فعالیت کنند؛ امری که در هیچ چارچوب قانونی بین‌المللی قابل توجیه نیست.

۴. سفرهای مخفیانه و چهره واقعی "کوتوله سیاسی"

منابع جداشده از سازمان و اسناد امنیتی فاش کرده‌اند که مسعود رجوی پس از استقرار در عراق نیز چندین بار به‌طور محرمانه به فرانسه سفر کرده است. این سفرها با هماهنگی سرویس‌های اطلاعاتی غربی و با هویت‌های جعلی انجام می‌شد تا رجوی بتواند با مأموران اطلاعاتی و لابی‌های سیاسی دیدار کند.

رجوی، که در ظاهر خود را "رهبر مقاومت جهانی" می‌نامید، در عمل به کوتوله‌ای سیاسی تبدیل شد که همواره در سایه، با ترس و پنهان‌کاری زندگی می‌کرد. او نمونه عینی یک رهبر فرقه‌ای وابسته و بی‌هویت بود که بدون حمایت بیگانگان حتی توان اداره حلقه نزدیک خود را نداشت.

۵. خروج از فرانسه و پیوستن به صدام حسین

در سال ۱۳۶۵، دولت فرانسه که در پی حفظ روابط اقتصادی و سیاسی خود با بغداد بود، به توافقی پنهان با رژیم صدام حسین دست یافت و رجوی را از خاک خود اخراج کرد. مسعود رجوی بلافاصله به عراق رفت و با در اختیار گرفتن پایگاه نظامی و امکانات گسترده، به مزدور رسمی صدام تبدیل شد.

او با تشکیل به‌اصطلاح "ارتش آزادی‌بخش ملی" در واقع ارتشی خصوصی برای صدام ساخت که علیه مردم ایران در دوران جنگ تحمیلی فعالیت می‌کرد. این مرحله، چهره واقعی خیانت و وطن‌فروشی رجوی را برای همیشه در تاریخ ایران آشکار ساخت.

۶. جمع‌بندی: نقش فرانسه در تداوم تروریسم ضدایرانی

فرانسه با اعطای پناهندگی سیاسی، حمایت رسانه‌ای و بسترسازی مالی برای سازمان تروریستی منافقین، یکی از مهم‌ترین حامیان تروریسم سازمان‌یافته علیه ایران در چهار دهه گذشته بوده است. این سیاست دوگانه که در پوشش شعارهای حقوق بشری و آزادی بیان دنبال شده، در واقع ابزاری برای حفظ منافع سیاسی و اقتصادی پاریس در خاورمیانه است.

سفر مخفیانه و اقامت چندساله رجوی در فرانسه، بخشی از تاریخ تاریک مداخلات غرب و فرانسه در امور داخلی ایران را آشکار می‌سازد؛ تاریخی که نشان می‌دهد استعمار نو دیگر با توپ و تانک نمی‌آید، بلکه با پناه دادن به خائنان و پرورش مزدوران وارد میدان می‌شود.

آزاده